تروپ را با کلیشه قاطی نکنید
بسیاری از مردم تروپ را با مفاهیم منفی تعریف می‌کنند، اما این کار غلط است و بسیاری از تروپ‌های رایج اغلب با کلیشه‌ها اشتباه گرفته می‌شوند.
هر تعریف صحیح و دقیق تروپ، آن را صرفاً به عنوان وسیله‌ای در یک داستان تعریف می‌کند. تنها زمانی که تروپ‌های رایج بیش از حد مورد استفاده قرار می‌گیرند، یا بد استفاده می‌شوند، تبدیل به کلیشه می‌شوند

تروپ چیست؟
تروپ‌های فیلم ابزار‌های داستان سرایی موضوعی هستند که چیزی مجازی را به مخاطب منتقل می‌کنند. آن‌ها می‌توانند چیزی به سادگی یک شی با معنای نمادین یا چیزی به پیچیدگی یک عمل با معنای ارجاعی باشند.
اساساً، تروپ فیلم هر چیزی است که به چیزی غیر از معنای تحت اللفظی آن‌ها اشاره می‌کند.

تروپ در برابر کلیشه
هنوز گیج هستید؟ در اینجا یک راه ساده دیگر برای فکر کردن در مورد تروپ در مقابل کلیشه وجود دارد.
تروپ‌های فیلم، ‌اشیا، افراد یا موقعیت‌های کلی با معنای مجازی هستند. آن‌ها را می‌توان با براندازی یا اغراق یک کلیشه فرضی به طور مؤثر در فیلمنامه‌ها استفاده کرد.

کلیشه‌ها چیزی است که ما انتظار داریم اتفاق بیفتد.

همانطور که می‌نویسید، ممکن است کمک کند که از خود در مورد این تفاوت‌های کلیدی بپرسید تا بتوانید راه خود را برای استفاده از یک تروپ برای از بین بردن کلیشه پیدا کنید.

تروپ چیست؟
یک شخصیت در فیلم شما توسط یک زامبی تحت تعقیب قرار می‌گیرد.

کلیشه چیست؟
وقتی شخصیت فیلم شما توسط یک زامبی دستگیر می‌شود، زامبی مغز او را می‌خورد.

چگونه تروپ می‌تواند کلیشه را زیر و رو کند؟
وقتی شخصیت فیلم شما توسط یک زامبی گرفتار می‌شود، زامبی کیف پول خود را به او می‌دهد که از جیبش افتاد.

دو تروپ پیکسار که بیش از حد استفاده شده‌اند (و۳ تا که هر قدر هم استفاده شوند باز هم کم است! )
پیکسار قطعاً کلیشه‌هایی دارد که به شدت به آن‌ها تکیه می‌کند، برخی از آن‌ها کم کم دارند نخ نما می‌شوند و برخی دیگر هنوز هم به خوبی کار می‌کنند.

پیکسار از نظر بسیاری یک نمونه استاندارد برای داستان سرایی در فیلم‌های انیمیشن وسترن است. انیمیشن زیبا، شخصیت‌های دوست داشتنی و داستان سرایی آن‌ها، حتی در دوره‌هایی که خروجی آن‌ها پایین‌تر از استاندارد‌های معمول است، مورد تحسین افراد بسیاری قرار گرفته است.
داستان‌سرایی پیکسار به‌شدت متکی بر عناصر مشابه یا طرح‌های داستانی بین بسیاری از فیلم‌های آن‌ها است. در حالی که همه این‌ها به فیلم‌هایش کمک کرده است، برخی از آن‌ها شروع به تکراری یا قدیمی به نظر رسیدن در یک محیط مدرن کرده‌اند. در حالی که، برخی واقعاً آزمون زمان را پس داده‌اند و در آینده نیز می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند.

بیش از حد استفاده شده: خیانت مربی یا بت به قهرمان داستان

این موضوع در همه فیلم‌های پیکسار دیده نمی‌شود، اما با این وجود تکراری شده است. در چندین فیلم پیکسار یک مربی با ظاهر دوستانه، بت یا شخصیت تاثیرگذار دیگری وجود دارد که در طول فیلم مشخص می‌شود که ضد قهرمان اصلی فیلم است.

بیش از حد استفاده شده:  قهرمانانی که با اکراه با هم کار می کنند

پیکسار در چندین فیلم، با عدم تمایل قهرمانان داستان به همکاری با یکدیگر به دلیل فلسفه‌ها، روش‌ها، دشواری‌ها یا خیلی چیزهای دیگر، هم کمدی و هم تنش به دست می‌آورد. شادی در بسیاری ازصحنه های Inside Out غم را شرمنده می کند، در Up کارل به وضوح نشان می دهد که راسل و سگ ناخواسته هستند و در داستان اسباب بازی ها ،وودی و باز تقریبا در تمام فیلم از از یکدیگر متنفرند.

البته پیکسار با قهرمان‌هایی که آشکارا با هم کنار می‌آیند، مانند کوکو یا لوکا، نشان داده که برای ایجتد تنش نیازی به تکیه بر این موضوع ندارد و توانایی تولید آن را به روش‌های دیگر دارد.

هرقدر هم استفاده شود کم است: اهمیت به احساسات

فیلم‌های پیکسار اغلب جنبه‌های احساسی داشته و از نمایش شخصیت‌های اصلی در انواع حالت‌های احساسی منفی ابایی ندارند. غم و تنهایی کارل در Up، افسردگی رایلی در Inside Out، پارانویای مارلین در Finding Nemo، و نارضایتی دنیوی آقای Incredible در The Incredibles همگی از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند.

تعداد کمی از فیلم‌های انیمیشنی مانند فیلم‌های پیکسار محترمانه، بالغانه یا حتی جذاب به این موضوعات جدی برخورد می‌کنند، و بسیاری از طرفداران این شرکت را به خاطر دوری نکردن یا برخورد نکردن با این موضوعات مانند مشکلات دور ریختنی تحسین می‌کنند.

هرقدر هم استفاده شود کم است:قهرمان نامتجانس

این یکی به هیچ وجه منحصر به پیکسار نیست، اما قهرمانان آنها در چندین فیلم، چه به دلایل فیزیکی، چه به دلایل اجتماعی یا صرفاً شرایط، در این قالب قرار میگیرند. خانواده شگفت انگیز ابرقهرمانان دنیایی هستند که قهرمان بودن در آن ممنوع شده ، رمی یک موش سرآشپز در یک کلونی است که به آشپزی اهمیتی نمی دهد و مریدا دختر جوانی در خانواده سلطنتی است که نمی خواهد ازدواج کند.

علی‌رغم اینکه بسیاری از فیلم‌های آن‌ها قهرمانانی ندارند، اما پیکسار همچنان نشان می‌دهد که می‌تواند از این ترفند به خوبی استفاده کند. لوکا داستان یک جفت هیولای دریایی را تعریف میکند که تلاش می‌کنند با جامعه ایتالیا ترکیب شوند، و نشان می‌دهد که این تروپ هنوز می‌تواند تازه باشد.

هرقدر هم استفاده شود کم است:پیروزی جزئی ولی معنی دار

این موضوعی تکراری در فیلم‌های پیکسار است که قهرمان اغلب دقیقاً به آنچه می‌خواهند نمی‌رسند. شادی نمی‌تواند مانع از تأثیر غم بر خاطرات شود، اما یاد میگیرند که با هم کار کنند تا رایلی خوشحال باشد وودی باید اسباب بازی مورد علاقه اندی بودن را با باز به اشتراک بگذارد، اما آنها با هم کنار آمده اند. کارل در up به جایی که الی همیشه می‌خواست نقل مکان نمی‌کند، بلکه خانواده جدیدی پیدا می‌کند.

در عوض، آنچه به دست می‌آورند معنی‌دارتر است و نشان‌دهنده رشد شخصیتی  آنهاست ، این پیروزی جزئی میتواند از آنهل فرد بهتری بسازد نسبت به اینکه آرزوهایشان برآورده شود. این نوع پایان ناگزیر از یک پیروزی کامل رضایت‌بخش‌تر است، و بسیاری از طرفداران امیدوارند که پیکسار به این راه‌های غیرمنتظره‌ای ادامه دهد.

ترجمه توسط لیلا رستگار از:

 www.cbr.com

www.studiobinder.com